فهرست مطالب
فصلنامه فرهنگ پویا
پیاپی 6 (دی 1386)
- ویژه عارف نمایان
- تاریخ انتشار: 1386/10/11
- تعداد عناوین: 23
-
صفحه 3
به حکم آموزههای برتر و رهنمودهای متعالیتر، هم به شهادت تاریخ و گواهی سرگذشت عارفان نامدار روزگار، مکتب اهل بیت (ع) را باید سرآمد همه مکاتب دینی و غیر دینی در تمامی زوایا و ابعاد وجودی و معرفتی و انسانی، از جمله در قلمرو عرفان برشمرد. هیچ مذهب و آیینی به اندازه مکتب معصومین (ع) الفبای عرفان و سیر و سلوک عرفانی را با دقت و صراحت هرچه تمام و لطافت و ظرافت هرچه رسا ترسیم نکرده است. عرفان ناب در این نگاه به معرفت الهی میانجامد؛ معرفتی که جز از طریق شناخت اولیای الهی و پیروی از آنان امکانپذیر نمیگردد. اولیای الهی در حقیقت سایهای از وجود نورانی خداوند هستند که بدون تمسک و توسل به آنان نمیتوان به خداوند رسید...
- فرهنگ و اندیشه
-
صفحه 5
انسان فقط جسم نیست و روح او پرتوی از روح خداست. تکاپوهای انسان مدرن برای خدافراموشی اما، کارگر نیفتاد و در آستانه هزاره سوم، پوسته خودپرستی با فریادی از درون شکاف برداشت و معنویتهای جدید از میان آن سر بر کشید. در این آشفته بازار آنچه دیگر بار در کمین حقیقت وجود آدمی نشسته، کالاهای بدلی است که امروزه به وفور در دسترس ما قرار دارد. هرچند طرح گفتوگوی ما با جناب حجتالاسلام و المسلمین دکتر ابوالفضل ساجدی، عضو هیات علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی(ره) و فارغالتحصیل دکترای فلسفه دین از دانشگاه کونکوردیای کانادا، به بهانه علل گرایش جوانان به عرفانهای دروغین سامان یافت، اما بیفایده ندیدیم که به عرفان سکولار و نسبت آن با عرفانهای شرقی و عرفان اسلامی نیز نقبی بزنیم. از دکتر ساجدی آثاری چون «دینگریزی چرا؟ دینگرایی چه سان؟»، «زبان دین و قرآن»، «چالش یا سازش؛ نقدی بر آرای دکتر سروش در خارج از کشور»، «فلسفه زبان دینی»، «فلسفههای مضاف»، «جستارهایی در باب دین»، «تاریخچه مکاتب تفسیری و هرمنوتیکی کتاب مقدس» و مقالات متعددی در حوزه فلسفه دین، کلام جدید و روانشناسی منتشر شده و کتاب «دین و دنیای مدرن؛ نیاز و آغوش باز» را در دست چاپ دارد. آنچه در پی میآید، حاصل گفتوشنود با این پژوهشگر حوزه و دانشگاه است...
-
صفحه 10
عرفان اسلامی، یکی از شاخههای زیبا و بسیار شگرف معارف اسلامی است که در عین وسعت و خیرهکنندگی، یکی از بحثبرانگیزترین جریانهای فکری تاریخ اسلام به شمار میآید. از این رو ظرافتی بسیار و وقتی شایسته میخواهد تا بتوان عرفان ناب اسلامی را به روشنی از میان شیوهها و فرقههای انحرافی و همچنین تهمتها و بدبینیهای ناروا جدا ساخت و عرفان را با جوهره حقیقی آن که همانا کلام منزه وحی قرآن کریم و سیره ایمه اطهار(علیهم السلام) است شناساند...
-
صفحه 17
وجود حقیقتی سترگ به نام «عرفان و معرفت» انکارناپذیر است، این مقوله در دامان فرهنگ اسلامی زاده شد و به برکت قرآن و اهلبیت علیهم السلام در طول دورههای گوناگون به بالندگی رسید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام راحل رضوان الله تعالی علیه که خود اهل این وادی بود، مباحث مربوط به حوزه عرفان به ویژه در بخش نظری، گسترش بیشتری یافت. آثار متعدد عرفانی قدیم و جدید به چاپ رسید و حوزههای درسی عرفان بیش از گذشته رونق گرفت. به موازات این سیر اصیل و مبارک، پدیدهای در شکل عرفانهای محفلی، رمالی و... سر برآورد و در سالهای اخیر نمود بیشتری یافت. این نوشته درصدد ارایه تحلیلی گذرا از تاثیر این پدیده بر عرفان حقیقی و تفاوت میان این دو است...
-
صفحه 20
هیچ نظام فکری را نمیتوان یافت که حقایقی در آن وجود نداشته باشد. حتی باطلترین نظامها نیز بهرهای از حقیقت دارند؛ اما این حقایق نمیتواند به گزارههای نادرست ارزش ببخشد، همان گونه که نادرستی این گزارهها نمیتواند از ارزش قضایای صادق بکاهد. نوشتار پیش رو نیز تنها بر آن بخش از گفتهها و کردههای صوفیان و مدعیان عرفان انگشت گذارده است که با مبانی دینی سر آشتی ندارد و هیچگاه برآن نیست تا از ارزش عرفان بکاهد و یا عرفان را غیر دینی و یا در تعارض با دین بشمارد و یا مقامی را انکار نماید که انکار مقامات، خود، حجاب بزرگ طریق است. باطل زشت است و هیچ کس حاضر نیست آن را در آغوش گیرد. پس به ناچار باید خود را بزک کند تا بتواند برای خویش مشتری بیابد. این دغلکاری، آدمیان را فریب میدهد و آنان را به دام میکشاند و در بند میکند. معنویتگرایی و اوج آن، عرفان، نیز به این آفت گرفتار آمده است. معنویت جاذبه دارد و همگان میخواهند همنشین آن باشند...
-
صفحه 27
بساط عرفانهای کاذب، از دیرباز، به موازات عرفان ناب اسلامی در جامعه ما گسترده شده و شیادان این طریق در دورههای گوناگون با ترفندهایی متفاوت به اغفال مردم همت گماردهاند. این مساله، به ویژه در سالهای اخیر، با پدیدار شدن مکتبهای جعلی وارداتی و عناوین فریبنده، شکلی نو به خود گرفته و با سرسپردگی افرادی خام و ناآگاه، بازاری پررونق یافته است؛ به گونهای که بیم آن میرود عرفان اصیل، جای خود را به عرفان دروغین دهد و معنویتگرایی پوشالی برگرفته از غرب، جوانان ما را به کلی از معنویت حقیقی بیگانه سازد...
-
صفحه 33
از آفرینش خدایان به دست بشر سالها میگذرد. او خدایش را به دست خود میآفرید، میپرستید و عزیزانش را به پای او قربانی میکرد. بشر امروز اما ادعایی بس بزرگتر و پیامی پر ابهامتر دارد. او پیامبری کفرگو شده است که با جسارت میگوید: «خدا مرده است» و از دیگر سو «بهشت» را جستوجو میکند. نوشتار پیش رو حکایت همین کفرگویی و زیادهخواهی بشر امروز است...
- سیاسی
-
صفحه 36
حکایت عرفان اصیل و عارفان به حق حقیقتگرا یعنی همانانکه پیوسته تن در مجاهده و دل در مشاهده داشتهاند، حکایتی شیرین است که اوراق زرین تاریخ اسلام را به زیبایی آراسته و فضای جهان را پرطنین ساخته است. جذابیت درونی این راه که میل به اطلاع و رسیدن به سر منزل مقصود را در عموم برمیانگیزد از یکسو و ناهمواری راه و بیخبری و سادهدلی عوام از سوی دیگر، گروهی شیاد را یار گشته تا خود را رهنما و عارف و عالم و صوفی قلمداد و متاع ناخالص خویش را در این بازار عرضه کنند. اینان نه به دنبال کشف حقیقت که در پی کسب شهرت و ریاست و جامه عمل پوشاندن به آرزوهای شخصی خویشاند. عارفان واقعی نه دلبسته دنیا و متاع دنیویاند و نه دنبال مرادنمایی و مریدسازی و صد البته که مقابله با این افراد و چنین شیادانی را بر خود فرض میدانند. در این نوشته برآنیم تا با نگاهی گذرا به بخش مهمی از آموزههای فکری و رفتاری این گروه _ در رابطه با ولایتپذیری و اولیا سازی _ قدری به کاوش در این زمینه بپردازیم...
-
صفحه 41
گرایشهای عرفانی و ریشه آن یعنی خداجویی، خداپرستی و خدادوستی، امری فطری است. آن سان که در همه ادیان الهی و مکاتب توحیدی درگذر زمان و سپری شدن حادثهها، انحرافها و کجیهایی وارد شده و پوستین فریبای مدعیان و شیادانی چون سامریها بر چهره حقیقت ناب افتاده. مسیر معرفت و عرفان اسلامی نیز طی 14 قرن در فراز و نشیبهای گوناگونی قرار گرفته و از تیغ خون چکان شیادان زمانه در امان نمانده است. اگر چه همواره پیروان اسلام ناب در تبیین راستی و کجی، سره و ناسره، راه و بیراهه و حق و باطل، دار بر دوش تا پای جان، مصباح درخشان معرفت و عرفان اسلامی را برافروخته و روشن نگاه داشتهاند، اما در میان غوغا و هیاهوی شیادان همپیاله ساکنان ثروت و قدرت، برافراشتن بیرق حقیقت و معرفت کاری است که جز از فانیان درگاه حضرت عشق و شیدایان حریم کوثر و کتاب برنخواهد آمد. آنچه پیش روست، جستاری است کوتاه از روند تحریف و انحراف در آموزههای عرفانی از صدر خلقت آدم تا رسالت حضرت خاتم و از زمان پیشینیان تا عهد آخر الزمان که توسط استاد علامه محمدتقی مصباح یزدی ارایه شده است...
-
صفحه 47
برگ برگ تاریخ سرشار از نمونههایی شگفتآور و دستمایه عبرت امروزیان است. همواره در تاریخ بودهاند گروهها و انجمنهایی که با سکوت و یا تایید ضمنی و همراهی معنوی و مادی، حکومتهای باطل را تقویت و با چهرهای به ظاهر عرفانی و موجه، دستان آغشته به خون ستمگران را تطهیر میکردند. این نوشتار به نقش سیاسی گروههای عرفانی از صدر اسلام تاکنون و به عنوان شاخص این انجمنها به بررسی فعالیت خوارج، مرجیه و حجتیه پرداخته است...
-
صفحه 54
انقلابهای رنگین، کودتاهای آرام و بدون خونریزی و بیسر و صدایی هستند. این کشتار نرم، به بسترها و زمینههایی برای شعلهور ساختن انگیزه حامیان و سوزاندن فرصتها و هدر دادن قوای مخالفانش، نیاز جدی دارد. گونهها و نمونههای این کودتاها را میتوان در عهدین و الواح تاریخ جست. گوساله سامری و نفیر شگفتانگیزش، آنسان یاران موسای کلیم را آشفته خاطر و پریشان، از گرد حقیقت دور ساخت که اگر فرمان شدید اللحن آسمانی نازل نمیگشت، زمانی نمیگذشت که از دین موسوی، نه فرمانی میماند و نه الواحی و نه توراتی. به آتش کشیدن و خاکستر پراکندن گوساله زرین و خوشآوای سامری، خواب فریبای زود هنگام قبطیان را از سر پرانید تا که هم «تاک بماند و هم نام تاک نشان». قصه نیرنگ و فریبایی سامریها همواره نسخه قابل تکرار و تجویز کینهتوزان و دشمنان راه نورانی حق و حقیقت است. قصهای تکرار شده در نقطه نقطه عالم که شیطان و اسلافش برای فروپاشی و از هم گسستن جبهه و صفوف مردان حق و حقیقت به کار بسته و میبندند. قصهگوی این قصههای رنگین، نه شهرزاد، که شهرتطلبان مکارهای هستند، در پس هزار توی اندیشههای شیطانی و ماورایی. قصه گویانی که هزار و یک شب حادثه را به طرفه العینی در هیاهو و غوغای رسانهای در کودتاهایی رنگی، نه به رنگ خون بلکه به ارغوان و زعفران، تومار هستی ملتی را میپیچند. آنچه در پیش روست گذری است کوتاه بر سو استفاده اندیشههای مکاتب شبه عرفانی، در توجیه ظلم و ستم و حمایت و بهرهگیری زورمداران تاریخ از آنان در براندازی حکومتها، کودتاها، توجیه ظلم و ستم و منحرف نمودن قوا و روحیه مبارزاتی ملل از رویارویی با ظلم...
- اجتماعی
-
صفحه 57
حجت الاسلام و المسلمین دکتر احمدحسین شریفی سال 1349 در شهر نهاوند به دنیا آمد. وی همزمان با حضور در جبهههای حق علیه باطل، وارد حوزه علمیه قم شد و در سال 1371 در موسسه در راه حق و سپس در موسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی(ره) در رشته الهیات و معارف اسلامی به تحصیل پرداخت. ایشان پس از گذراندن دوره تخصصی دینشناسی، دکترای فلسفه تطبیقی را نصیب خود ساخت. هم اکنون این استاد و پژوهشگر حوزوی مباحث تخصصی اجتماعی دین، فلسفه عرفان، عرفان و اخلاق و مکاتب و فرقههای عرفانی را به صورت جدی مورد کاوش قرار داده و سخنرانیها و کنفرانسهای متعددی را در این باره ایراد نموده و علاوه بر آن مقالات و کتابهایی نیز به رشته تحریر درآورده است. دو کتاب وی با عنوان «پژوهشی در عصمت معصومان» و «عقل و وحی» که هر دو را با همکاری حسن یوسفیان نگاشته است، به ترتیب به عنوان کتاب سال حوزه و دانشجویی و همچنین کتاب کنگره دینپژوهان برگزیده شد. افزون بر این، دو کتاب «آیین زندگی»، «خردورزی و دینباوری» و مجموعه کتابهای علامه استاد محمدتقی مصباح یزدی در فلسفه اخلاق و بررسی مکاتب اخلاقی توسط این محقق نگاشته شده است. وی هم اکنون در هیات علمی و گروه فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی(ره) عضویت دارد و در شناخت فرقهها و گروههای عرفانی کلاسیک و مدرن فعالیت عمدهای را پی میگیرد. گفتوگوی پیش رو در پی آن است تا هدفهای پنهان و بروندادهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی فرقههای عرفانی بدلی و عارفنمایان مدرن را آشکار سازد...
-
صفحه 67
خودرو و هر آنچه در زمانه پیشرفته ما، برای رفت و آمد و انتقال بشر به این سو و آن سو به کار گرفته میشود، در صورت از کار افتادن چرخی از چرخهایش، چرخی پنجم و ذخیره را همراه خود دارد که در تعبیر محاوره «زاپاس» نامیده میشود. این روزها بسیارند حادثهها و واقعههایی که پدید آورندگان آن دزدان پنهانی نیمه شب روزگار و زمانه امروزیانند که با ناداشتن چرخی از چهار چرخ شخصیت و منبع حرکت با نور در تاریکه بازار زندگی، به چرخ پنجم رو میآورند و با دستبرد به اندیشهها و در هم آمیختن حق و باطل، لنگ لنگان مدعی شب افروزی و راهبری خلایق میگردند. این نوشتار در پی روشنگری شیوه سارقان پنهانی این چرخهاست؛ سارقانی که هر از گاه در لباس دوست با دستبرد به یکی از منابع حقیقی، در پی منفعت و شهرت و شهوت، خلقی را فریب میدهند و جمعی را به گرداب گمراهی گرفتار میسازند...
-
صفحه 71
سکههای بدلی معنویت، در بازارهای دنیا، رواج یافته و رونق زندگیهای مدرن، بیماریهای روحی فراوانی را با خود به همراه آورده است. در زمستان معنویت، تب عرفانهای تقلبی، فراگیر شده است. خطر، جدی است و بحرانهای اجتماعی آن، انکارناپذیر. چه باید کرد تا بشریت، عطش جان و روح را فقط از سرچشمه دین و وحی سیراب سازد؟ این فرصت کوتاه، اشارهای است به این تب جهانی و عطشناکی بشر که به خطا و در اثر دوری از عقل و وحی، اسیر سراب و مرداب میشود...
-
صفحه 75
در سالهای اخیر، روند گرایش به خرافات و عرفانهای کاذب شدت گرفته و روزی نیست که چند نظر کرده جعلی، دعانویس متجاوز، مراد کلاهبردار، روح احضارکن کلاش، و نایب خودخوانده، سر برنیاورند. نوشتار ذیل به بررسی شخصیت این افراد دروغگو و مریدانشان میپردازد...
-
صفحه 86
مجریان طرحهای استعماری عرفان بدلی، با توجه به پژوهشهای عمیق، دقیق، گسترده و همهجانبهای که انجام میدهند، پس از شناخت بافتها و قشر گوناگون جامعه، میکوشند مطابق با روانشناسی هر صنف و گروهی با آنان برخورد کنند تا به اهداف درازمدت خود برسند. یکی از این قشرها، زنان هستند که مزدوران داخلی و خارجی نقشههایی فریبنده برایشان طراحی کردهاند و ما در این نوشتار به آنها میپردازیم. ریحانه زیر پا کمال دشتی مکتبها و صاحبان قدرت همواره درپی تاثیرگذاری بر افراد و جذب پیروانی برای گسترش نفوذ خود بودهاند...
-
صفحه 89
یکی از آسیبپذیرترین محافل مذهبی، در مواجهه باعرفانهای بدلی و تفکرات خرافی و دروغین، هیاتها هستند که در معرض دکانبازی عارفنماها قرار دارند. برای بازشناسی و تحلیل این معضل، به آسیبشناسی کلان هیاتها و در پایان رهگیری بازخوردها و آثار عرفانهای پوشالی بر مجموعههای هیاتی میپردازیم...
- ادب و هنر
-
صفحه 94
سینما در لغت لاتین از ریشه «ساین» به معنای کودکی، بازیگری و لودگی میباشد. این واژه با پسوند «ما» به معنای نمایش است. ماهیت این صنعت و هنر از بطن لغت آن آشکار میشود. سینما همان تیاتر صنعتی شده و صنعت تیاتر است. تیاتر نیز واژهای یونانی از ریشه «تیا» به معنای خداست و تیاتر، خدانمایی یا نمایش خدایی انسان را معنا میدهد. این هنر اساسا یونانی است و پیشینهای دستکم سه هزار ساله دارد و رسالتش نمایش اساطیر در هیبت بشری بوده است. با گردهمایی معنای واژه سینما و تیاتر، ماهیت واقعی سینما آنگونه که امروزه شاهدیم، آشکار میشود که تلفیقی از نمایش و بازیگری کودکانه انسان به عنوان اساطیر و خدایان است. این نوشتار بر آن است تا تاثیر و تاثر سینما بر عرفان و دین و کارکردهای این ساحتها را در عصر کنونی بررسی کند...
-
صفحه 99
مدال طلای کنگره، بالاترین نشان غیر نظامی امریکا در دوران حکومت جنگطلبان بر این کشور، توسط جرج بوش 16 اکتبر 2007 (24 مهر 1382) به دالایی لاما اهدا شد! رهبر بوداییان جداییطلب تبت که از صلح و همزیستی مسالمتآمیز و تساهل و عدالت و معنویت شرقی دم میزد؛ همویی که سردمدار شعارهایی چون «مهربانی، شفافیت و بینش» در دانشگاهها و مجامع دینی و علمی اروپا و امریکا بود؛ اویی که جایزه صلح نوبل را هم در سال 1989 به دلیل بهکارگیری سیاستهای غیر خشونتآمیز در برابر چین دریافت کرد؛ او که مدارای دینی و پیروی از طریق محبت را تبلیغ میکند و سمبل مبارزه خالی از خشونت، در رسانههای مسلط جهان است. به راستی چه شده که سمبل جنگطلبان جهان که فقط در شش ساله اخیر دو جنگ با هزینه هزار و دویست میلیارد دلار و حدود یک میلیون کشته از مسلمانان، به ویژه شیعیان عراق به راه انداخته، اینچنین طرفدار «تنزین گیاتسو»، چهاردهمین دالای لامای بودایی شده است؟!...
-
صفحه 107
یکی از راههای ترویج و تبلیغ عرفانهای بدلی و به ویژه مباحث متافیزیکی در عصر کنونی، رسانه و سینماست. هالیوود به عنوان بزرگترین مرکز تولید سینمایی دنیا توجه ویژهای به برخی از عرفانهای بدلی و دروغین دارد. یکی از این عرفانها، تصوف یهودی یا کابالیسم است. این نوشتار درباره تاریخ کابالیسم و ترویج روزافزون آن در سینما و به ویژه هالیوود و اهداف پشتپرده آن به اجمال سخن میگوید...
-
صفحه 115
این نوشتار، تنها نقبی است به مقدمات عرفانطلبی مدرن در ادبیات، زمینههای بروز آن، دلایل گسترده شدن، و علل اقبال جوانان به این گونه ادبی. در نگاه اول شاید به نظر تنها یادداشتهایی پراکنده بیایند که نخ تسبیحی برای پیونددادنشان وجود نداشته است. اما مخاطب میتواند نخی نامریی میانشان بیابد و مقدمه و نتیجه را بازآفرینی کند...
-
صفحه 121
عرفان بدلی و عرفاننمایان در این چند سال اخیر به ویژه از طریق انتشار آثار ادبی و در قالب رمان و شعر ترویج یافتهاند. یکی از مهمترین و پرتیراژترین آثار منتشر شده این دوران، آثار پایولو کوییلو از نویسندگان رمان است. این نوشتار به گوشهای از تفکرات و آثار فکری و قلمی این نویسنده اشارهای نقدگونه خواهد داشت...
- اقتصاد
-
صفحه 123
نگاه انسان جدید به ویژه جوان مدرن در عصری که همه راهها به سمت و سوی فردیت و نفس اماره جمعی، تعیین و تنظیم یافتهاند، دست آوردی نمیتواند داشته باشد جز دوری از خدا. دورماندگی و درماندگی بشر عصر جدید، حدیث تلخ بشریت گرفتار آمده در میان غل و زنجیر هیولایی است که رهایی از آن جز به حیات ولایی امکانپذیر نیست. تورق اسناد و مدارک و آمار، گواه این حقیقت است. تکاپو و تلاش سرسامآور رسانهای دنیا، در همه قوالب نشان از یک اراده جمعی از آن سوی آبها برای مستغرق و مستهلک نمودن همه تودههای معتقد به دین خدا به ویژه جوانان دارد...